کنای، اسکیمویی شکارچی است که به همراه دو برادرش سیتکا و دیناهی زندگی میکند. او به سن بلوغ نزدیک میشود و طبق رسوم قبیله ارواح نشان مقدسی را برای او در نظر میگیرند که سرمشق او برای ادامه زندگی باشد. نشانی که توسط جادوگر قبیله به او داده میشود. در حالی که کنای منتظر نشان شجاعت یا چیزی شبیه آن است نشان خرس که نشانه عشق است به او داده میشود. کنای که از این موضوع ناراحت است وقتی دزدیده شدن غذاهای دیناهی توسط خرس را میبیند به دنبال خرس میرود و برادرانش هم به دنبال او میروند آنها با خرس درگیر میشوند و سیتکا برادر بزرگتر برای نجات آن دو خود را فدا میکند و کشته میشود. کنای برای انتقام به دنبال خرس میرود و خرس را میکشد ولی توسط یک جادو از طرف ارواح به خرس، حیوانی که او از آن بسیار متنفر بود، تبدیل میشود. اکنون برای نجات از این شرایط باید کارهایی بکند که داستان این کارتون را رقم خواهد زد…
«آقای یخی»، «بین» و «کروک قاتل» را تبدیل به هیولاهایی غولپیکر کرده و آنها را به سمت گاتهام روانه میکند. اکنون تمام امید مردم برای نجات یافتن از دست آنها بتمن و گروهش میباشند…
آرتور گرفتار شرایط سختی شده است. پدر و مادرش برای پیدا کردن کار او را تنها گذاشتهاند و پدربزرگش نیز چندین سال است که گم شده. آرتور همراه با مادربزرگش در خانهای قدیمی زندگی میکنند که قرار است تا چند روز آینده به تلی از خاک تبدیل شود مگر اینکه پدربزرگ آرتور پیدا شود و بدهیهای خانواده را صاف کند…
جوجه ای است با موجودات فضایی برخورد میکند ولی چون مدرکی برای اثبات حرف خود ندارد تحقیر شده و مورد تمسخر اهالی شهر قرار میگیرد. سرانجام موقعیتی پیش میآید که قهرمان کوچولو درستی ادعاهای خودش را اثبات کند. موجودات فضایی واقعا در خیال حمله به زمین هستند و باید سیاره را نجات داد…
یک گرگینه در لس آنجلس زندگی سه فرد جوان را تحت تاثیر قرار می دهد. آن ها بعد از اینکه مورد حمله این گرگینه قرار می گیرند کم کم تغییراتی در خود احساس می کنند و ...