داستان دختر قهرمانی که به خاطر بیماری پدرش در زمان حمله مغولها به چین، خود را به شکل پسر در میآورد و مخفیانه به جای پدر وارد ارتش میشود...
کاباره بر مبنای نمایش موزیکال موفقی در برودوی ساخته می شود و تصویری هولناک و تفکر برانگیز از برلین در دوره ی جمهوری وایمار ارائه می دهد. کارگردانی و طراحی رقص فیلم (طبعاً کار خود فاسی) سبک خاصی دارد. مینه لی آمیزه ای از معصومیت و ناپاکی است و یورک در قالب معمول و بچه محصل وارش در آن سال ها، خوب جا افتاده است. ـ داستان: برلین، اوایل دهه 1930. «سلی بولز» (مینه لی) یکی از نمایشگران کلوب کیت کت با «برایان رابرتس» (یورک) آشنا می شود؛ یک جوان تحصیل کرده ی انگلیسی که برای پیشرفت زبان آلمانی به برلین آمده و با آموزش زبان انگلیسی روزگار می گذراند. آن دو ابتدا دوستی ساده ای را آغاز می کنند اما پس از چندی به هم دل می بازند...
جنگ جهانى دوم. مأموران خفیهى انگلیسى با خبر مىشوند كه دو توپ غولآسا در جزیرهى ناوارون در دریاى اژه مستقر شدهاند. » ناخدا مالورى « ( پك ) مأموریت پیدا مىكند با گروهى از افراد زبده خود را به ناوارون برساند و توپها را منهدم كند...
یک روباه جوان به نام تاد و یک سگ شکاری به نام کوپر در فصل تابستان و در فصل شکار با هم آشنا و دوست میشوند. اما با پایان یافتن فصل تابستان و اتمام فصل شکار از هم جدا میشوند و سگ شکاری با صاحب خود به منزل خود میروند. در بهار سال آینده، این دو باز هم همدیگر را میبینند اما این بار این سگ، تبدیل به یک سگ آموزش دیده شده است و ناخود آگاه با روباه و حیوانات دیگر، دشمن شده است. اما…
پدر ژپتو به همراه یک گربه و ماهی، با درست کردن اشیاء چوبی امرار معاش میکند. او با درست کردن عروسکی چوبی به اسم پینوکیو باور میکند که کودکی دارد. فرشتهای مهربان وقتی متوجه آرزوی قبلی پیرمرد میشود با زنده کردن عروسک آرزوی پیرمرد را برآورده میکند. مدتی میگذرد، پدر ژپتو پینوکیو را مثل تمام کودکان به مدرسه میفرستد. پینوکیو در راه مدرسه چون وارد دنیای جدیدی شده بود و با چیزی آشنایی نداشت گول روباه مکار و گربه نره را میخورد و …
تاران همراه با گروهی از دوستانش تلاش میکند دیگ جادویی سیاه را قبل از اینکه به دست نیروهای اهریمنی بیافتد پیدا کند…