ری میکوشد تا اختراع عظیمی که توسط پدربزرگ او انجام شده، به نام گوی بخار، در اختیار بنیاد اهریمی اوهارا قرار نگیرد اما…
لیون اسکات کندی و کلیر ردفیلد، هفت سال بعد از وقایع راکون سیتی دوباره در یک فرودگاه با یکدیگر روبرو میشوند و باید در مدت ۴ ساعت خطر حمله بیوتروریستی به وقوع پیوسته در فرودگاه را خنثی نمایند…
دونن نوت بیشتر زندگیاش را به عنوان سرباز در میدانهای جنگ گذرانده. پس از پایان جنگ جهانی او به شهر الیمپیوس برای داشتن زندگی آرامی میرود و میفهمد که در تلاشی برای حفاظت از نسل انسانها در جنگهای آینده، نسلهایی از انسان بیوروید خلق شدهاند که احساسی ندارند و به همین دلیل نمیتوانند به دیگران آسیبی برسانند. وی نیز این موضوع را کشف کرد که تعدادی دوست ندارند با آنها زندگی کنند. بسیاری از انسانها با بیوریودها به عنوان گونهی پست برخورد میکنند و آنها را تهدیدی برای آیندهی خود میدانند. نظام کنترل انسانها در جستجوی بیوریودهایی است که فساد ایجاد کردهاند. دونن برای برقراری دوبارهی صلح در جهان انتخاب شده. در این راه او از معشوقهی قبلی خود، بریاریوس کمک گرفت. به ریا رئوس در جنگ قبلی بدنش را از دست داده بود و کشته شده بود و حالا به یک سایبورگ یعنی یک مغز در یک بدن مصنوعی تبدیل شده بود. و حالا انسانها باید برای بقای نسلشان تلاش کنند…
بئو ولف جتگجو باید هیولایی بنام گرندل، که مردم شهر را قتل عام کرده، را شکست دهد و پس از آن نوبت به مادر گرندل میرسد که برای گرفتن انتقام پسرش باز می گردد.