یک گانگستر یهودی پس از سی سال به قسمت شرقی شهر منهتن برمیگردد تا با خاطرات و تلخیهای دوران گذشتهی خود روبرو شود.
داستان فیلم مربوط به دکتر روانشناسی است که با استفاده از علم روانشناسی میتواند محیط اطراف خود و انسانهای آن را تحت تأثیر قرار دهد و خیلی راحت بر آنها مسلط شود. کم تر کسی میتوانست جلوی او طاقت بیاورد وی علی رغم کارهایش فردی آزادی خواه بود و میخواست مانند بقیه انسانها زندگی کند ولی پلیس مسئله را بسیار خطرناک دانسته بود و سعی میکرد وی را در زندانهای امنیتی نگهداری کند . وی به خون خواری نیز معروف شده و در مواردی به کندن پوست صورت، جویدن گردن و رگهای قربانی نیز دست میزد.
«کلرنس وورلی» (اسلیتر)، فروشنده ی خیر اما بی قابلیت با دختر ملیحی به نام «آلاباما» (آرکت) آشنا و دل باخته اش می شود. حتی وقتی «کلرنس» می فهمد که «آلاباما» در واقع از رئیسش پول گرفته تا با او رابطه برقرار کند، باز هم از عشق و علاقه اش به او کاسته نمی شود. «آلاباما» واقعا مایل است با «کلرنس» بماند ولی مطمئن است که رئیسش، «درکسل» (اولدمن) از این ماجرا زیاد خوشحال نخواهد شد...
دختری جوان در شهر کوچک آلاسکا کشته میشود و یک کارآگاه از شهری دیگر برای بررسی این قتل به آلاسکا میآید. کارآگاه ویل دورمر با بازی پاچینو زمانی که سعی دارد که مظنون را دستگیر کند به صورت تصادفی به همکارش شلیک میکند. او به جای این که این اتفاق را تایید کند، عذری میتراشد و میگوید جای دیگری بوده است. اما طفره رفتن از تایید این قتل عذاب وجدان و احساس گناه او را برای کشته شدن همکارش بیشتر میکند. او حالا نه تنها باید معمای قتل را حل کند بلکه باید با عذاب وجدانش کنار بیاید و با تهدیدات کسی که ناظر قتل بوده است هم مقابله کند. الی بر با بازی هیلاری سوانک هم کارآگاه محلی است که تحقیق برای پیدا کردن قاتل همکارشان را پی گرفته است. کسی که ویل دومر باید از چنگ او هم خلاصی یابد.