داستان فیلم مربوط به دکتر روانشناسی است که با استفاده از علم روانشناسی میتواند محیط اطراف خود و انسانهای آن را تحت تأثیر قرار دهد و خیلی راحت بر آنها مسلط شود. کم تر کسی میتوانست جلوی او طاقت بیاورد وی علی رغم کارهایش فردی آزادی خواه بود و میخواست مانند بقیه انسانها زندگی کند ولی پلیس مسئله را بسیار خطرناک دانسته بود و سعی میکرد وی را در زندانهای امنیتی نگهداری کند . وی به خون خواری نیز معروف شده و در مواردی به کندن پوست صورت، جویدن گردن و رگهای قربانی نیز دست میزد.
عروس آدم کش به راهش برای انتقام گیری از رئیس سابقش «بیل»، ادامه میدهد. دو عضو باقی مانده از گروهی که چهار سال پیش به او خیانت کردند، هدف های جدید او هستند.
«آلیسشا هیوبرمن» ( برگمن ) دختر یک جاسوس نازى دستگیر و محکوم شده، به «دولین» ( گرانت )، مأمور مخفى امریکایى دل میبازد. دولین، آلیشا را به کمک میطلبد و او هم میپذیرد تا نقش عنصر نفوذى در تشکیلات دشمن را بازى کند و با «الکساندر سباستیان» ( رینز ) مأمور نازى رابطه برقرار کند...
امريکاي مرکزي. «سرگرد آلن شيفر» (شوارتسنگر) و تيم ورزيده ي سربازان منتخبش مأموريت مي يابند تا چند سرباز اسير ارتش امريکا را نجات دهند. در جنگل هاي انبوه، حادثه هاي عجيبي اتفاق مي افتد. موجودي نامرئي و ناشناخته، که از سياره اي ديگر به زمين آمده، افراد را يکي يکي شکار و سربه نيست مي کند.
لولا تماسی از دوستپسرش، مانی، دریافت میکند. او ۱۰۰,۰۰۰ مارک آلمان را در یک قطار مترو گم کرده است که متعلق به یک آدم خطرناک است. او ۲۰ دقیقه فرصت دارد تا این مبلغ را تهیه کند و به ملاقات مانی برود. در غیر این صورت، مانی مجبور است برای تهیه پول از یک مغازه دزدی کند. سه سناریوی متفاوت ممکن است بسته به برخی رویدادهای جزئی در طول دویدن لولا اتفاق بیفتد.
سفر خانوادگی به یک خانه اجارهای لوکس به وضع ناگواری تبدیل میشود وقتی یک حمله سایبری دستگاههایشان را از کار میاندازد و دو غریبه جلوی درب منزل آنها ظاهر میشوند.