پسر بچه ای به نام «کوین» (کالکین)، به دلیل شیطنت هایش، شب پیش از سفر خانواده اش برای تعطیلات کریسمس، تنبیه می شود تا در اتاق زیر شیروانی بخوابد، و او هم پیش از خواب آرزو می کند که تمام اعضای خانواده اش ناپدید شوند. صبح روز بعد، همه «کوین» را فراموش می کنند و به سفر می روند و وقتی متوجه نبود او می شوند که دیگر دیر شده است.
«گرینچ» سالها پیش در هوویل به دنیا آمده است، اما قیافهی ترسناک او و مشکلاتی دیگر، باعث شده است از آن سرزمین رانده شود. از آن زمان تاکنون، «گرینچ» کینهی مردم هوویل را به دل داشته و حالا فرصت انتقام فرا رسیده است و…
یک اِلف به نام برنارد درمییابد با استفاده از قدرت نهفته در سورتمه بابانوئل میتواند قطب شمال را از نابودی نجات دهد. این قدرت نهفته یک ماشین زمان است که برنارد به کمک آن برای نجات بابانوئل به گذشته سفر میکند و…