در آیندهای بسیار دور، بخش بزرگی از جهان توسط جنگلهایی با گیاهانی که مانند قارچهای سمی هستند و از خود گازی بسیار سمی پخش میکنند بلعیده شده است. انسانهایی که باقی ماندهاند نزدیک این قارچهای سمی و هیولاهای حشره مانند بسیار بزرگی که این جنگلها زیستگاه آنها است، زندگی میکنند. یکی از حکومتهای انسانها به نام دره باد است که در صلح و آرامش زندگی میکنند آنها پرنسس خود بنام Nausicaa و پدرش که پادشاه این کشور است را بسیار دوست میدارند، اما آرامش آنها زمانی که با دسیسههای کشور همسایه که کشوری بزرگ و طالب جنگ است رو به نابودی است. اما Nausicaa پتانسیلهای پنهانی دارد که ممکن است سرنوشت این سرزمین را تغییر دهد.
یک روز «نوبیتا نوبی» خرس به خصوصی را که توسط مادربزرگش به او اهدا شده است، پیدا میکند. طولی نمیکشد که «نوبیتا» تصمیم میگیرد تا در زمان سفر کند و...
دیدی، نانا و جوجو بهترین دوستانی هستند که در شهر هوری زندگی میکنند. آنها امسال از سوی بزرگان شهر، مسئول برگزاری کنسرت سالانه شدهاند. دیدی هیجانزده است و نقش خود را به عنوان رهبر گروه بسیار جدی میگیرد. به نظر میرسد همه چیز خوب پیش میرود تا اینکه دیدی مرتکب یک اشتباه بزرگ شده و پاک آتان و پاک بروانگ را مجبور میکند برای رفع این مشکل به جزیره افسانهای سفر کنند. اما دیدی به زودی متوجه میشود که آنها گرفتار یک دزد دریایی مرموز شده که به دنبال نقشه جزیره افسانهای است. حال دیدی، نانا و جوجو برای نجات بزرگان دهکده قبل از برگزاری کنسرت، وارد عمل شده و…