در انتهای جنگل های داخلی امریکا، گروهی از سربازان جنوبی به سرکردگی «سروان پی یر کوردونا» (ریورو) و هم راهش، «توسکارورا» (میچم)، محموله ای از طلا را از قطار شمالی ها می دزدند و «سرهنگ کورد مک نالی» (وین) را نیز گروگان می گیرند. پس از جنگ و در ملاقاتی دوباره، «مک نالی» از «کوردونا» نام خائنانی از میان شمالی ها را که جای محموله ی طلا را لو داده بودند می خواهد...

یک گله دار بی رحم و دار و دسته اش قصد کشتن مردی را دارند که همسر کافرش را گروگان گرفته است...

ازدواج "پوئب آن نیلور" با "دون آندرا" توسط سواره نظام متوقف می شود."دون آندرا" از طریق رودخانه به تگزاس گریخته و با "سم هولیس" و دوست سرخپوست او "کرونک" که با خود سلاح حمل می کنند آشنا می شود و...