«مایکل»، «استیون» و «نیک»، سه کارگر جوان در یک کارخانه هستند که داوطلب می شوند که به ارتش پیوسته و به جنگ در ویتنام بروند. قبل از رفتن، استیون با «آنجلا» ازدواج می کند و این مراسم عروسی، به مراسم خداحافظی آن ها نیز به حساب می آید. بعد از تجربه سختی های بسیار در جنگ، آن ها به اسارت گرفته می شوند و ...

ادی یک سرباز کهنه کار و خسته از زندگی است . او به صحرا می رود و در آن جا سرگردان می شود در نزدیکی یک شهر با چند ارازل و اوباش روبه رو می شود و آن ها هم موتور او را می گیرند و هم او را به حد مرگ کتک می زنند. حالا او می خواهد انتقام خودش را از آن ها بگیرد...