نیروهای سائورون رو به افزایشند و او متحدهای جدیدی بدست آورده است. ارتش سارومان اکنون آماده حمله به آراگورن و مردم روهان هست. از طرفی دیگر یاران حلقه از هم پاشیدهاند و فرودو و سم با امید اندکی که باقی مانده به سمت موردور می روند. متحدان جدیدی به آراگورن، و مری و پیپین پیوستهاند، و آنها باید از روهان دفاع کرده و بر آیزنگارد بتازند. در همین حال سائورون در حال پایهریزی یک حمله بزرگ به گاندور است، و جنگ حلقه در حال آغاز می باشد.
هری در چهارمین سال تحصیلش، به طور مرموزی به عنوان یکی از مسابقهدهندگان در یک رقابت خطرناک میان سه مدرسهی جادوگری انتخاب میشود.
اندی به اردوی تابستانی میرود، ال – شخصی که مسئول یک انبار اسباب بازی است – وودی را میرباید و ماجراهای تازهای شروع میشوند. باز لایت یر اسباب بازی فضایی و دوست قدیمی وودی و دیگر اسباب بازیهای اتاق اندی شامل یک سیب زمینی، سگ، دایناسور و خوک برای نجات وودی به دنبال او میروند. اسباب بازیها در این مسیر با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. آنها باید قبل از رسیدن اندی، وودی را به خانه بازگردانند. اما مشکل بزرگی وجود دارد و آن اینست که ال قصد دارد به زودی وودی را به موزهای در ژاپن بفروشد…
شرک و فیونا به فارفاراوی میروند تا خبر خوشحال کنندهی ازدواج شان را به پدر و مادر فیونا که شاه و ملکهی آن سرزمین بودند بدهند. اما وقتی همه میفهمند که فیونا با یک دیو ازدواج کرده است بسیار ناراحت میشوند. در این میان پرنس چارمنیگ که قرار بود طلسم فیونا را بشکند بیش از همه ناراحت میشود. درنتیجه گربه چکمه پوش را استخدام میکنند تا شرک را از بین ببرد ولی…
پس از آلوده شدن دریاچهی اسپرینگفیلد به خاطر سهلانگاری هومر، مقامات تمام مردم شهر را قرنطینه میکنند. هومر و خانواده نیز از اسپرینگفیلد فراری میکنند و راهی آلاسکا میشوند. اما وقتی متوجه میگردند که شهرشان در خطر است تصمیم میگیرند که برای نجات شهر دست به کار شوند و…
ایتان هانت که به اشتباه مورد اتهام خیانتکاری قرار گرفته است، باید به تنهایی تلاش کند و بدون کمک سازمان، جاسوس واقعی را پیدا کند.
«ایتان هانت» باید با یک دلال اسلحه خطرناک رو در رو شود، در حالی که مجبور است هویتاش را مخفی نگه دارد.
مانی، دیگو و سید درمی یابند، که عصر یخبندان رو به اتمام است و برای همین، با حیوانات دیگر برای رفتن به اراضی مرتفعتر، همراه میشوند. اما…
- حرفه ای ها یک روز صبح به دست می آیند دوباره اقدام کن ریگز و مورتاگ تماس گرفتند: بمبی در خانه ای پیدا شد. هنگامی که به آنجا می رسد، ریگز معتقد است که می تواند بمب را به تنهایی خنثی کند و از صبر کردن برای جزئیات امنیتی خودداری می کند. مدت کوتاهی پس از آن، خانه به آوار و خاکستر تبدیل می شود. به عنوان مجازات، این دو باید به گشت زنی بروند و به سرعت با توطئه بعدی برخورد کنند. به زودی مشخص می شود که آنها باید در صفوف خود تحقیق کنند، زیرا ظاهراً افسران پلیس در تجارت غیرقانونی اسلحه مشغول هستند. آنها توسط پلیس زن زیبا برای "امور داخلی" لورنا کول حمایت می شوند. مترجم : shabnam_05
یک مامور به سیدنی فرستاده می شود تا ژن ویرایش شده یک بیماری بنام «چیمرا» را بیابد و نابود کند.