جوانی به نام «جمال» کودکی خود را در خيابان‌ها و حلبی آبادها گذرانده و عشقی رؤيايی به دختری به نام «لتيکا» دارد. جمال فرصت اين را می‌يابد که در مسابقه تلويزيونی «چه کسی ميليونر می‌شود؟» شرکت کند. او تا آخرين سئوال اين مسابقه پيش می‌رود اما وقت مسابقه به پايان می‌رسد و ادامه آن به برنامه آينده موکول می شود. در اين هنگام پليس که به پاسخ‌های صحيح جمال شک کرده و موفقيت وی را تقلب می‌داند و او را دستگير می کند. در زمانی که او بازجویی می شود، ماجرایی از زندگی‌اش را تعریف میکند، ماجراهایی که نشان می دهد چرا جواب سوال‌ها را می داند.

قلعه عقاب ها ( جایی که عقاب ها جرات می کنند ) : یک آخر هفته، سرگرد اسمیت، ستوان شفر و یک خانم بلوند زیبا به نام مری الیسون تصمیم گرفتند در جنگ جهانی دوم پیروز شوند. جنگ جهانی دوم در جریان است، و یک ژنرال آمریکایی دستگیر شده و در Schloss Adler، قلعه ای باواریا که تقریبا نفوذ به آنجا غیرممکن است، به گروگان گرفته شده است. اینکار به گروهی از سربازان ماهر متفقین بستگی دارد که ژنرال را قبل از اینکه خیلی دیر شود آزاد کنند. ترجمه شده از سایت : ویکی پدیا فارسی و notrecinema

بچه گربه‌ای بی‌خانمان به نام اولیور در خیابان‌های نیویورک سرگردان است و به گروهی از سگ‌های بی‌خانمان که از دیگران دزدی می‌کنند می‌پیوندد. در این دنیای تبهکارانه او با دختری ثروتمند به نام جنی آشنا می‌شود و زندگی‌اش برای همیشه تغییر می‌کند…

ماجرای رابطه پنهانی یک بی خانمان و همسر یک کافه دار را روایت میکند.این ماجرا سلسله اتفاقاتی را آغاز می کند که منتهی به قتل می شوند ...