"هدلی لمر" مردی فاسد با ارتباطات سیاسی،افراد خود را به شهری که در مسیر راه آهن است می فرستد تا آنجا را غیرقابل سکونت کنند.وقتی کلانتر کشته می شود مردم شهر از فرماندار تقاضای یک کلانتر جدید را می کنند و...
» اسمایلر گروگان « ( دورانته) با ماشین از بالاى صخرهاى سقوط می كند و سرنشینان چهار اتومبیل شاهد این تصادفاند. » اسمایلر « پیش از مرگ به آنان می گوید كه 350 هزار دلار از پولهاى مسروقه اش را زیر « W بزرگ « پارك ایالتى ساحل سانتا رزیتا پنهان كرده است. حالا چهار اتومبیل به طور جداگانه به طرف سانتا رزیتا به راه می افتند...
داستان فیلم درباره دختری هندی است که مجبور است به یک ازدواج اجباری تن بدهد اما وقتی موقعیت را مناسب می بیند، فرار می کند و به پاکستان می رود. او با پسر فرماندار سابقِ آنجا آشنا می شود که قصد دارد این دختر را برای رسیدن به عشق واقعی اش یاری کند…