«هیکاپ» که سرزمینش مدام مورد حمله اژدهایان قرار میگیرد و مردم این سرزمین شجاعانه به جنگ با اژدهایان میپردازند. ولی هیکاپ توانایی جنگیدن با آنان را ندارد و حتی اگر هم داشته باشد، (به خاطر جسته کوچکش) اجازه ندارد اینکار را بکند. در این بین، اژدهایی وجود دارد بنام «خشم شب» که از همه اژدهایان دیگر خطرناکتر و وحشتناکتر است که هیچ وایکینگی تا بحال موفق به کشتن او نشدهاست. هیکاپ که پدرش رئیس وایکینگها است، یک شب که اژدهایان حمله کرده بودند، مخفیانه به کمین اژدهایی مینشیند و بطور اتفاقی یک خشم شب را بدام میاندازد و …
اندی دِیویس، ۱۸ ساله، کمتر از سه روز تا رفتن به دانشگاه فاصله دارد. اسباب بازیهایش، شامل وودی و باز لایت یر، درباره آینده نامعلومشان نگرانند. آنها به طور ناخواسته سر از مهدکودکی در می آورند که در آنجا با مشکلات فراوانی رو به رو می شوند…
«اسپیریت»، کره اسب نری است که در غرب بکر و دستنخورده به دنیا آمده؛ مادرش عاشق او است و نزد گلهٔ اسبهای وحشی که با آنها به اینسو و آنسو میدود، بسیار عزیز است. یک شب کاشفانی که به آن منطقه آمدهاند، او را اسیر میکنند و به سواره نظام آمریکا که در حال پاکسازی منطقه برای کشیدن خط آهن هستند میفروشند…
جیم نقشهای پیدا میکند که مسیر رسیدن به سیارهی گنج را نشان میدهد و برای رسیدن به جزیره به خدمهی کشتی فضایی و کاپیتان آملیا که درصدد دست یافتن به سیارهی گنج هستند، میپیوندد. جیم پس از چندی با جان سیلور دوست میشود که در آشپزخانهی کشتی مشغول به کار میشود اما جان یک روبات دزد دریایی است که در کشتی شورشی بزرگی به راه میاندازد.…
«پو» پاندایی چاق و عاشق کونگفو است. پدرش یک آشپز است و طبق رسم های قدیمی، پسر باید همان شغل پدر را ادامه دهد. ولی پو هیچ تمایلی به دنبال کردن شغل پدرش ندارد. استاد «اوگوای» دوست قدیمی استاد چیفو است. استاد اوگوای خواب می بیند که «تای لونگ» (شاگرد سابق استاد چیفو که ببری بسیار قوی و شیطانی و در زندان به سر می برد) از زندان بازگشته و هیچکس قدرت مقابله با او را ندارد، جز جنگجوی اژدها. اتفاقاً خواب او درست تعبیر شد و تای لونگ توانست از بزرگترین زندان چین فرار کند. روزی که قرار است مسابقه بین پنج شاگرد استاد «چیفو» برگذار شود تا جنگجوی اژدها مشخّص شود، پو کاملاً اتّفاقی وارد محلّ مسابقه شده و استاد اوگوای او را به عنوان جنگجوی اژدها معرّفی می کند. پو که از شدّت چاقی حتا نمیتواند نوک پای خود را ببیند، باید تای لونگ، ببر خبیث را شکست دهد.
دو کلاهبردار به نامهای تولیو و میگوئل با یافتن نقشه شهر افسانهای الدورادو (شهر طلا) تصمیم میگیرند…
شاهزادهای به نام ناوین توسط جادوگری معروف به مرد سایهای به قورباغه تبدیل میشود و برای رهایی از این جادو باید توسط شاهزاده خانمی بوسیده شود. شاهزاده به اشتباه دختر پیشخدمتی به نام تیانا را به منظور شکستن طلسم به جای یک شاهزاده خانم میبوسد. طلسم کار نمیکند و تیانا نیز به یک قورباغه تبدیل میشود. شاهزاده برای پیدا کردن شاهزاده خانم به سفری خطرناک و هیجان انگیز ره سپار میشود و در مسیر به دلیل اینکه به شکل قورباغه است ماجراهای متنوعی را تجربه میکند و پس از طی مسیری طولانی و طاقت فرسا پرنس شاهزاده خانم مورد علاقه خود را پیدا میکند، اما آیا شاهزاده خانم بوسیدن قورباغهای زشت را قبول خواهد کرد؟
مورچهای به نام «فلیک» علاقه زیادی به اکتشاف پدیدهها دارد درحالیکه مورچههای دیگر هر روز به جمعآوری غذا میپردازند. در این میان تعدادی ملخ مورچهها را آزار میدهند و ملکه برای رهایی از آزار ملخها، هر روز مقداری از غذای جمع شده را به آنها میدهد. فلیک که مورچهای جوان و ماجراجو است تصمیم میگیرد تا به جای دوری برود و کمک بیاورد تا مورچهها بتوانند از پس این ملخها بربیایند و…
داستان این انیمیشن در ادامه قسمت اول است و دوباره شاهد ماجراها و اتفاقاتی که برای مکس شخصیت سگ این فیلم انیمیشنی و دوستانش رخ میدهد، خواهیم بود و…
حیواناتی که از باغوحش بیرون آمده بودند حالا در تلاش برای بازگشت دوباره به نیویورک هستند، اما به طور اتفاقی سر از آفریقا در میآورند. جایی که الکس با خانواده خود ملاقات میکند و این شروع اتفاقات جالبی است که برای آنها در ادامه داستان رخ میدهد…
شرک از زندگی یکنواخت خود خسته شده برای همین آرزو دارد تا به روزهای قبل که مردم از او میترسیدند و به تنهایی زندگی میکرد بازگردد...
پادشاه درک و ملکه اودت دختر کوچولویی به نام آلیس را به فرزندی میپذیرند. اما اندکی بعد آلیس توسط گروهی از سنجابهای پرنده که باور داشتند دوشیزه سوان اهریمنی است اسیر میگردد. حالا درک و اودت وظیفه دارند تا آلیس را نجات دهند و…