لئو سان خوان، یک کودک نه ساله بیپناه، در ترس ابدی از داستانهای ترسناکی که ناندو، برادر بزرگترش، تعریف میکند، زندگی میکند. در بطن این داستانها «افسانه ناهوالا» است که بر اساس آن، یک خانه بزرگ رها شده قدیمی توسط روح یک جادوگر شیطانی به نام ناهوالا تسخیر شده است.
موشی به نام رتسو رویای مشهور شدن در عرصه نمایش را دارد. او تصادفاً با تخم جوجه اردک زشت برخورد میکند و او را به داخل یک لانه اردک میاندازد و در آن جا ادعا میکند که پدر جوجه اردک است و…