چارلز دوشمن ، یک آشپز معروف و ناشر یک راهنمای رستوران معروف ، برای نجات هنر آشپزی فرانسوی ، در حال جنگ با کارآفرین فست فود تری کاتل است. وی پس از توافق حضور در یک نمایش گفتگوی برای نشان دادن مهارت های خود در نامگذاری غذا و شراب با حس چشایی ، با دو فاجعه روبرو می شود: پسرش می خواهد به جای تستر رستوران یک دلقک شود و او ، چارلز دوشمن معروف ، حس چشایی خود را از دست داده است.!
"استیو واکر" (جونز)، بهعنوان مربی تیم دو و میدانی کالج شهر به گادولفین میآید و در مهمان خانه "ریش سیاه" اتاق میگیرد. مهمانخانه را چند پیرزن اداره میکنند که خود را نوادههای یک دزد دریائی مشهور به "ریش سیاه" میدانند. پیرزنها برای بازپرداخت مبلغ رهن مهمانخانه مشکل دارند و با کمک معلم کالج، "خانم بیکر" (پلهشت) مجموعهای از اجناس عتیقه را حراج میکنند. "استیو" ظرفی متعلق به همسر دهم "ریش سیاه" را میخرد که جادوگر بوده و "ریش سیاه" را نفرین کرده که تا ابد در برزخ سرگردان باشد، مگر اینکه کار نیکی بکند...