در اواخر جنگ های داخلی امریکا، گروهی از آپاچی ها به قرارگاه سواره نظام در نیومکزیکو حمله می کنند، تقریبا همه ی سربازان را می کشند، چند بچه را می ربایند و به مکزیک می گریزند ...

متئو (براندو) به دنبال باز پس گیری اسب خودش می باشد که توسط یه تبهکار مکزیکی به سرقت رفته است ...

سال ۱۸۵۰ است و مردم کالیفرنیا مبارزاتی را راه انداخته‌اند تا به ایالات متحد بپیوندند. «دون آلخاندرو د لا وگا» (باندراس) از توطئه‌ای باخبر شده که تعدادی از ثروتمندان اروپایی از آن حمایت مالی می‌کنند تا جلوی «ایالت» شدن کالیفرنیا را بگیرند و از این رو به نظر می‌رسد که شخصیت پنهانش، «زورو»، باید دوباره وارد میدان شود...

ابی و تراویس بعد از یک شب دیوانه‌وار در لاس وگاس، به‌عنوان یک زوج تازه ازدواج کرده تصادفی از خواب بیدار می‌شوند! در حالی که مافیا به دنبال آن‌هاست، آن‌ها برای یک ماه عسل دیوانه‌وار و عجیب به مکزیک فرار می‌کنند - اما آیا آن‌ها در شرف یک فاجعه دیگر هستند؟