مردی (بروسلی) که سوگند خورده است از خشونت دوری کند، همراه عموزاده هایش در یک کارخانه یخ شروع به کار می کند. اما زمانی که آن ها یکی یکی بطرز مرموزی ناپدید می شوند، او مجبور می شود سوگندش را زیر پا بگذارد.
آقای “دوبرای لوکاس” یکی از مخترعین دستگاههای عجیب است و طی قرارداد با ژاپنی ها کارگران زیادی را استخدام میکند و از طرفی خانم “دوبرای” طرفدار کشاورزی است و در طی انتخابات برای شهردار شدن در مقابل یکدیگر قرار می گیرند...