نویسندهای برای پیداکردن شخصیتهای داستانش شروع به تعقیب افراد در خیابانها میکند. تعقیب کردن برای او یک عادت شده به طوری که هر روز به طور تصادفی فرد خود را انتخاب میکند و به دنبال او میرود. مهمترین قانون او این است که زمانی که متوجه شد شخص چه کاره است یا کجا زندگی میکند سراغ نفر تازهای میرود. تا اینکه روزی تصمیم میگیرد فرد بخصوصی را تعقیب کند...
"دوئل" کارآگاه پلیس مبارزه با مواد مخدر نیویورک، رد یک حلقه قاچاق مواد مخدر را تا خاک فرانسه دنبال میکند. او در فرانسه با پلیسی همکار شده و با کمک هم تلاش میکنند رهبر حلقه را دستگیر کنند...
یک دانشمند راهی برای آسوده شدن از شر گذشته کشف کرده است. او از این تکنولوژی برای پیدا کردن معشوقه اش، که سال ها پیش او را از دست داده بود، استفاده می کند...
«کارآگاه فرانک کلر» (پاچینو) که از همسرش جدا شده و بیست سال است که با نیروی پلیس نیویورک همکاری دارد، مأمور پی گیری پرونده ی قتل مردی می شود که با شلیک به سرش کشته شده، در حالی که نوار ترانه ی «دریای عشق» در ضبط صوتش بوده...
فرانک مارتین باید دختر ربوده شده یک مقام دولتی را به شخصی تحویل دهد، ولی در مابین راه عواطف و احساسات فردی وی باعث بروز مشکلاتی در انجام مأموریتش میشود...