«آقای یخی»، «بین» و «کروک قاتل» را تبدیل به هیولاهایی غولپیکر کرده و آنها را به سمت گاتهام روانه میکند. اکنون تمام امید مردم برای نجات یافتن از دست آنها بتمن و گروهش میباشند…
سال ۱۸۵۰ است و مردم کالیفرنیا مبارزاتی را راه انداختهاند تا به ایالات متحد بپیوندند. «دون آلخاندرو د لا وگا» (باندراس) از توطئهای باخبر شده که تعدادی از ثروتمندان اروپایی از آن حمایت مالی میکنند تا جلوی «ایالت» شدن کالیفرنیا را بگیرند و از این رو به نظر میرسد که شخصیت پنهانش، «زورو»، باید دوباره وارد میدان شود...
«سوپرمن» بعد از نبردی با «ژنرال زاد» که منجر به نابودی سیاره اش کریپتون، تلاش می کند تا دریابد غیر از خودش کس دیگری نیز نجات یافته است یا خیر. به همین دلیل شش سال از دنیا دور می می ماند. زمانی که باز می گردد درمی یابد که دنیا به قهرمانی چون او دیگر نیازی ندارد و محبوبش «لوا لین» نیز در غیاب او صاحب معشوق و زندگی تازه ای شده است. همزمان دشمن قدیمی او، «لکس لاتور» شیطان صفت نیز که به تازگی از زندان آزاد شده، سرگرم طراحی نقشه های پلید تازه ای است. سوپرمن برای نجات دنیا و به چنگ آوردن عشق محبوب پیشین خود ناچار به مبارزه در دو جبهه می شود.