دو جایزه بگیر و ماهر و چیره دست به دنبال یاغی فراری که برای سر او جایزهای تعیین شده هستند. این دو برای بهدست آوردن تمامی جایزه علاوه بر مبارزه با فراری باید از پس همدیگر برآیند که در این راه...
وقتی گروهی از افسران پلیس سه مرد متهم به قتل کشاورز بومی را دستگیر میکنند. میان آنها اختلاف بروز میکند، آیامجرمین را به قانون بسپارند.یا بدون محاکمه به قتل برسانند.
دلیجانى که از خطهاى در معرض خطر حمله ى سرخپوستان میگذرد ، مکان تقابل شخصیتهایى متضاد میشود و از جمله رابطه اى نجاتبخش را میان « رینگوکید » ( وین ) و « دالاس » ( ترور ) پاکدل به بار می آورد.
داستان فیلم در مورد دو دزد و راهزن به نامهای «بوچ» و «ساندنس» است که به قطارها دستبرد میزنند. اما یکی از سرقت هایشان طبق برنامه پیش نمی رود و گروهی از مردان قانون تا دندان مسلح، شروع به تعقیب آن دو می کنند. وقتی آن دو می فهمند که این گروه تصمیم ندارند دست از تعقیب بردارند، تصمیم می گیرند به بولیوی بروند.
مرد كارآزموده و سرد و گرم چشیدهاى به نام « كریس » ( براینر )، همراه با شش هفتتیركش ماهر دیگر - « وین » ( مكویین )، « بریت » ( كوبرن )، « اورایلى » ( برانسن )، « چیكو » ( بوخهولتس )، « هرى لاك » ( دكستر ) و « لى » ( وون ) - برابر راهزنانى به سركردگى « كالورا » ( والاك )، دفاع از جمعى از دهقانان مكزیكى را به عهده مى گیرند...