ال اندرسون ناچار میشود جایگزینی برای گله دار خود که او را برای بیوستن به جویندگان طلا ترک کرده بود پیدا کند تا مراتع بالای 400 مایل خود را به او بسپارد. ان بترسون پیشنهاد میدهد تا از پسران مدرسه برای این کار استفاده کند. اندرسون از مدرسه بازدید میکندا اما بسران او را متقاعد نمیکنند. صبح روز بعد تعدادی از پسران مراتع اندرسون را به سوار کار نشان می دهند. اندرسون قابلیتهای پسر را برای اسبداری تسن میکند سیمارون با سردسته بسر بچه در گیر میشوند با وجود انکه اندرسون توانای های او را تائید میکرد اما به دلیل عصبانیت ذاتی اش او را بیرون میکند. و ناچار میشود گروه پسران را استخدام کند …
یک مرد بیگناه از مجازاتی که برایش در نظر گرفته شده است، جان سالم به در می برد، و مدتی بعد بعنوان مرد قانون باز می گردد تا عدالت را برقرار سازد...
"جان چیسام" به عنوان یکی از بنیانگذاران شهر لینکولن، با آمدن "لاورنس مورفی" به مقاصد سوال برانگیز به فروشگاه، بانک و زمینهای شهر به شدت نگران می شود. او به همراه یکی از مزرعه داران درستکار تلاش می کنند با استفاده از قانون در مقابل "مورفی" قرار بگیرند اما او قانون را بدست دارد و...
دو برادر به نام های "بن" و "کلینت"، به دامدارانی که از تگزاس به مونتانا می روند می پیوندند. در راه تگزاس، آنها "نلا" را از دستان سرخپوستان آزاد کرده و او تصمیم می گیرد آنها را همراهی کند. "بن" و "نلا" به هم علاقه مند می شوند اما او به میزانی که "نلا" می خواهد جاه طلب نیست و ...