برایت هارت به همراه دوستانش، برای محافظت از شهرشان، گروه ویژهای به نام گروهان کرم شب تاب را تشکیل میدهند. یک روز با ورود یک سفینه فضایی مرموز، آرامش اهالی شهرشان بر هم میخورد و آنها تصمیم میگیرند تا شهرشان را نجات دهند و…
بعد از اینکه یک گروه سواره نظام، توسط قبیله سرخپوستان قتل عام می شوند، تنها دو تن موفق می شوند زنده بمانند، "هونوس"، سربازی ساده لوح که خود را وقف وظیفه اش کرده و"کرستا" زن جوانی که بعد از دو سال زندگی با سرخپوستان با آنها احساس نزدیکی می کند. آنها با کمک هم باید به پایگاه مرکزی سواره نظام برسند...