بیهتر، که از عشق ناامید است، عدنان، یک مرد مسن ثروتمند و مورد احترام را راهی برای خروج از باور رایجی می‌بیند که جامعه و مادر مادی‌گرایش به او داده‌اند. اما به‌زودی متوجه می‌شود که از توجه او راضی نیست و نیازهای دیگری دارد.