در دوران جنگهای داخلی امریکا، سه مرد در پی یافتن جعبهای هستند که حاوی دویست هزار دلار پول مسروقه است: «استنزا» (وان کلیف)، «جو» (ایست وود) و «توکو» (والاک).
لسآنجلس. گروهی تروریست ادارهی مرکزی جدیدالتأسیس یک شرکت ژاپنی را تصرف میکنند و مهمانان شرکت کنندگان در مهمانی شب سال نو را به گروگان میگیرند. در این جا «جان مکلین» (ویلیس) پلیس نیویورکی، نبردی یک تنه را علیه مهاجمان آغاز میکند.
پس از مراسم ازدواج ویل کین کلانتر شهر هادلی ویل، هنگامی که به قصد ایجاد زندگی جدیدی همراه زن زیبایش خیال ترک شهر را در سر دارد، خبردار میشود که فرانک میلر تبهکاری که چند سال پیش به زندان فرستاده با قطار نیمروز و به قصد انتقام از او به آن شهر خواهد آمد. دوستانش می کوشند تا وی را ترغیب به ترک شهر نمایند، اما او فرار را چاره کار نمیداند و تصمیم میگیرد تا با آن فرد و هم دستانش مواجه شود...
گروهی از خلافکاران به رهبری «پایک بیشاپ» در مرزهای مکزیک مورد تعقیب دولت ایالات متحده قرار دارند. «دیک تورنتون» که خود یکی از این خلافکارهاست توسط دولت اجیر شده تا در صورت دستگیری گروه پایک به صورت زنده یا مرده از زندان آزاد شود. پایک برنامه سرقت بزرگ سلاح برای ژنرال موباچی مکزیکی را میریزد که تحت فشار دشمنانش است و همه وارد یک راه بدون بازگشت میشوند...
داستان فیلم در مورد دو دزد و راهزن به نامهای «بوچ» و «ساندنس» است که به قطارها دستبرد میزنند. اما یکی از سرقت هایشان طبق برنامه پیش نمی رود و گروهی از مردان قانون تا دندان مسلح، شروع به تعقیب آن دو می کنند. وقتی آن دو می فهمند که این گروه تصمیم ندارند دست از تعقیب بردارند، تصمیم می گیرند به بولیوی بروند.
یک تکنیک نو ظهور در علم پزشکی، به یک مامور مخفی اجازه می دهد تا ظاهر خود را بطور کامل شبیه یک تبهکار مشهور کرده و از این راه در گروه او نفوذ کند...
جهان زیرین 2003 ، داستان فیلم دربارهٔ سیلین (کیت بکینسیل)، خونآشامی است که لایکنها را شکار میکند. در این بین او به یک انسان، با نام مایکل کوروین (اسکات اسپیدمن) علاقه پیدا میکند که مورد هدف لایکنها قرار گرفته است. پس از اینکه مایکل توسط لایکنی گاز گرفته میشود، سیلین باید تصمیم بگیرد که به وظیفه خود مبنی بر کشتن او عمل کند یا در مقابل طایفهاش قرار بگیرد و مایکل را نجات دهد.
جیگسا و شاگردش آماندا مردهاند. حال، در پی خبر قتل کارآگاه کری، دو تحلیلگر با تجربه افبیآی به نامهای مامور استراهم و مامور پرز به محیط وحشتزده میآیند تا به کارآگاه با سابقه هافمن در وارسی آخرین بازماندههای رعبآور جیگسا و قرار دادن تکههای معما کنار هم کمک کنند. با این حال، وقتی فرمانده گروه ضربت بهنام ریگ ربوده شده و وارد یک بازی میشود، آخرین پلیسی که تماسی با جیگسا نداشته، تنها نود دقیقه فرصت دارد تا با غلبه بر مجموعهای از تلههای دیوانهوار، دوست قدیمیاش را نجات دهد یا با پیامدهای مرگباری مواجه شود.