در کوران انقلاب اسلامی مهندسی به نام محمود، که از دخالت در سیاست گریزان است، برای خرید مایحتاج روزانه از خانه بیرون رفته است. خیابان ها و کوچه ها شلوغ است. در غیبت او جوانی که از سازمان دهندگان تظاهرات و تحت تعقیب مأموران است به خانه ی او پناه می برد. به دنبال او محمود وارد خانه می شود. محمود نخست از جوان می خواهد که خانه را ترک کند، اما تحت تأثیر او قرار می گیرد، و حاضر می شود با مأموران امنیتی و نظامی مقابله کند. زمانی که جوان خانه را ترک می کند، هدف گلوله قرار می گیرد. محمود فریاد کنان به دنبال او از خانه خارج می شود و….