«نیل مکالی» (دنیرو)، سارقی است که تخصصش انجام سرقت های بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیه ی مخصوص حمل و نقل پول و اوراق بهادار است. «وینسنت هانا» (پاچینو) نیز کارآگاهی است لس آنجلسی که مصمم است او را به دام بیندازد.

یک پلیس باید جلوی انفجار یک اتوبوس شهری را بگیرد. اتوبوسی که اگر سرعتش از ۵۰ مایل در ساعت پایین‌تر بیاید، بمبی که در آن جاسازی شده منفجر خواهد شد.

لایتینگ مک‌ کوئین، ماشین مسابقه‌‌ای خوش‌‌عکس است که همیشه برای پیروز شدن مسابقه می‌دهد. مک‌ کوئین در راه رسیدن به محل مسابقات قهرمانی جام پیستون در کالیفرنیا برای مسابقه دادن با دو رقیب دیرینه، به طور غیر منتظره‌ای خود را در جاده ۶۶ شهر رادیاتور اسپرینگ می‌یابد و با شخصیت‌های این شهر آشنا می‌شود و درمی‌یابد که زندگی همانند یک سفر است نه خط پایان و جز برنده شدن، چیزهای مهم دیگری نیز در زندگی وجود دارد …

- حرفه ای ها یک روز صبح به دست می آیند دوباره اقدام کن ریگز و مورتاگ تماس گرفتند: بمبی در خانه ای پیدا شد. هنگامی که به آنجا می رسد، ریگز معتقد است که می تواند بمب را به تنهایی خنثی کند و از صبر کردن برای جزئیات امنیتی خودداری می کند. مدت کوتاهی پس از آن، خانه به آوار و خاکستر تبدیل می شود. به عنوان مجازات، این دو باید به گشت زنی بروند و به سرعت با توطئه بعدی برخورد کنند. به زودی مشخص می شود که آنها باید در صفوف خود تحقیق کنند، زیرا ظاهراً افسران پلیس در تجارت غیرقانونی اسلحه مشغول هستند. آنها توسط پلیس زن زیبا برای "امور داخلی" لورنا کول حمایت می شوند. مترجم : shabnam_05

در سال ۲۰۰۳، دکتر سرینا کوگان از شرکت «سایبرداین سیستمز»، به سلول مارکوس رایت می‌آید و این زندانی محکوم به مرگ (با تزریق) را متقاعد می‌کند تا بدن خود را پس از مرگ برای پژوهش پزشکی به آن شرکت بسپارد. یک سال بعد از این جریان، ربات‌های ساخت انسان که به درجه‌ای از هوشمندی و خودآگاهی رسیده‌اند، نوع بشر را به عنوان تهدیدی برای بقای خود به‌شمار می‌آورند و سامانه‌ای به نام «سامانه اسکای‌نت» را به منظور قلع و قمع انسان‌ها ایجاد می‌کنند. این سامانه موفق می‌شود در جریان رخدادی که «روز داوری» نامیده می‌شود بیشتر افراد بشر را نابود کند.