دو مرد زندانی عهد می بندند که پس از چند سال، از طریق رفتار مناسب با عرف، به آرامش و رهایی نهایی دست یابند.

فارست گامپ (تام هنکس) مادرزاد دچار اختلالاتی ذهنی و جسمی است. در کورکی به طور معجزه اسایی توانایی راه رفتن را بدست می آورد اما همچنان ضریب هوشی اش بسیار از حد نرمال پایینتر است. مادرش با تلاش فراوان او را به مدرسه می فرستد. بر اساس سلسله ای از حوادث به موفقیتهایی بزرگ دست پیدا می کند. به جنگ ویتنام می رود و به عنوان قهرمانی دست پیدا می کند. و حتی عاشق می شود.

در مکزیک ، دو پسر نوجوان و یک زن جوان در سال‌های پایانی دههٔ سوم زندگی‌اش است. یک سفر جاده ای را آغاز می کنند و یکی دو چیز را در مورد زندگی ، دوستی ، رابطه جنسی و یکدیگر یاد می گیرند.