پس از مرگ امپراتور بدبین تیبریوس، کالیگولا، وارث او، قدرت را به دست میگیرد و امپراتوری را در مارپیچ خونین جنون و تباهی فرو میبرد.
زن جوانی به نام «کارلی ناریس» (استون) که تازه از همسرش جدا شده، در یکی از مجموعه های مدرن و شیک منهتن به نام «اسلیور» ساکن آپارتمانی می شود که قبلا در اختیار زن جوانی بوده که کشته شده است. «کارلی» با یکی از همسایه ها به نام «هاوکینز» (بالدوین) آشنا می شود. در ساختمان قتل هایی اتفاق می افتد و همسایه ای دیگر به نام «جک» که نویسنده ی داستان های جنایی واقعی است، «کارلی» را متقاعد می کند که «هاوکنیز» قاتل است…
توریست نیویورکی به ساحل جنوب کالیفرنیا مسافرت میکند و شروع به خوشگذرانی و موج سواری میکند اما…