ژاپن، سال ۱۶۳۰، پس از پایان جنگ‌های داخلی بسیاری از سامورایی‌ها بی‌کار شده‌اند. سامورایی جوانی (ایواشیتا) به امید لطف، سراغ طایفه‌ی آیی می‌رود و وانمود می‌کند که قصد هاراکیری دارد. اما، برخلاف انتظار، او را مجبور به این اقدام می‌کنند. پس از آن پدرخوانده‌ی سامورایی (ناکادایی) که دخترش را نیز به همسری او در آورده، برای انتقام وارد عمل می‌شود.

دون سالوست (لوئی دوفونز) وزیر پادشاه اسپانیا است. این یک موجود منسوخ ، ریاکار و حریص است که خود مالیات ها را جمع می کند ، او تا حدودی به نفع خود اینکار را می کند. وی از افرادی که مخالف او هستند متنفر است. توسط پادشاه ، شاهزاده خانم زیبا از باواریا ، با پیدا شدن فرزند نامشروع از یکی از خدمتکارهای او ، از وظایفش محروم میشود.