پسری ۹ ساله به نام هوگارث هاگس رابطه دوستی صمیمانه‌ای با یک غول آهنی از سرزمینی بیگانه می‌سازد. موجودی غول‌پیکر و ترسناک اما بی‌آزار و با قلبی بزرگ. اما ماموران دولتی سعی در نابودسازی او دارند تا اینکه…

جیم نقشه‌ای پیدا می‌کند که مسیر رسیدن به سیاره‌ی گنج را نشان می‌دهد و برای رسیدن به جزیره به خدمه‌ی کشتی فضایی و کاپیتان آملیا که درصدد دست یافتن به سیاره‌ی گنج هستند، می‌پیوندد. جیم پس از چندی با جان سیلور دوست می‌شود که در آشپزخانه‌ی کشتی مشغول به کار می‌شود اما جان یک روبات دزد دریایی است که در کشتی شورشی بزرگی به راه می‌اندازد.…

یک بشقاب پرنده در حیاط پشتی یک حومه‌نشین مسن با مشکلات حافظه فرود می‌آید که با موجود بیگانه وحشت‌زده درون بشقاب پرنده ارتباط برقرار می‌کند.

فضاپیمای "الن ریپلی" در مسیر فرار از سیاره بیگانه ها دچار سانحه ای می شود و در زمانی که منتظر است تا برای نجات به سراغش بیایند، دلیل این یانحه را متوجه شده و می فهمد که یک بیگانه در طول این سفر با او همراه بوده و...

«سام ویتوسکی» اکنون اتوبوت‌ها را به حال خود رها کرده و تصمیم گرفته یک زندگی معمولی داشته باشد. اما زمانی که ذهنش با علائم مرموزی پر می‌شود، «دسپتیکون» ها به دنبال او می افتند، و او بار دیگر به نبرد تبدیل شوندگان باز می‌گردد.

«ژنرال پرز» (هدایا)، فرمانده فضاپیمای «اوریگا»، باکمک هفت افسر دانشمند و چهل و دو خدمه در پی استفاده از «بیگانه» هاست. «الن ریپلی» (ویور) دویست سال پیش با فداکردن جان خود جلوی تکثیر «بیگانه» ها را گرفته است، اما حالا در اوریگا از طریق نمونه های خونی که از او باقی مانده، شبیه سازی می شود تا به یک «ملکه ی بیگانه» دست رسی پیدا کنند