داستان یک کتابفروش ایتالیایی یهودی تبار<<گوییدو اوریفیس»( Roberto Benigni ) شیفته ی یک معلم مدرسه به نام «دورا» (Nicoletta Braschi) میشود و با استفاده از طنز و شوخی سرانجام به هدفش میرسد و با او ازدواج میکند. که گوییدو در دنیای افسانه ای خود زندگی می کند. اما تخیل خلاق او زمانی که او و تمام خانواده اش در جریان هولوکاست به اردوگاه کار اجباری تبعید می شوند با چالشی تلخ روبرو می شود. او بدون هیچ مقدمه ای به پسر کوچکش توضیح می دهد که همه چیز فقط یک بازی است. ترجمه از : ( yavar.love )
در قرن پانزدهم میلادی، شمایل نگاری به نام «آندری روبلف» (سولونیتسین) با دوستانش به شهر ولادیمیر میرود. او خیلی زود برگزیده میشود تا با یک یونانی دیوارهای کلیسای جامع شهر را بیاراید...
«نیل مکالی» (دنیرو)، سارقی است که تخصصش انجام سرقت های بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیه ی مخصوص حمل و نقل پول و اوراق بهادار است. «وینسنت هانا» (پاچینو) نیز کارآگاهی است لس آنجلسی که مصمم است او را به دام بیندازد.
داستان در مورد یک کارآگاه است که با پیگیری یک جرم به پرونده جرم سه نفر دیگر نیز میرسد که هر کدام داستان خود را دارند...
بر مبنای رمانی استثنایی از «ریموند چندلر» استاد داستان های پر پیچ و خم. ـ داستان: فیلیپ مارلو کاراگاه خصوص، مامور می شود تا درباره حق السکوت بگیری که عکس های نامناسبی از دختر یک ژنرال بازنشسته و ثروتمند در اختیار دارد، تحقیق کند....
یک نوازنده ساكسیفونی بنام «فرد مادیسون» در آیفون خانه اش میشنود که "دیک لورنت مرده است". این پیام در ابتدا برای او بی مفهوم است. روزی همسرش بستهای حاوی یک کاست ویدئو در جلو خانه پیدا میکند، وقتی با هم به تماشای آن مینشینند نمای بیرونی خانه خود را مبینند. آن دو حدس میزنند که فیلم را یک بنگاه معاملات ملکی فرستاده است. بعدتر فیلمی دیگر پیدا میکنند که اینبار علاوه بر نمای بیرون، وارد خانه شده و آنها را خوابیده در اتاق خواب نشان میدهد. نگران از این موضوع، به پلیس آگاهی میدهند. ماموران پلیس ناتوان از حل معما از آنها می خواهند ضریب امنیتی خانه را بالاتر ببرند...