"اُ دای سو" مرد میان سالی است که در یک روز بارانی ربوده می‌شود و در مکانی به مدت ۱۵ سال زندانی می‌شود. پس از آزاد شدن تصمیم می‌گیرد که دلیل ربوده شدنش را کشف کند و از شخصی که این کار را کرده است انتقام بگیرد و... نام این فیلم در زبان فارسی به اشتباه "پیر پسر" و "پسر پیر" ترجمه شده که عنوان درست آن "رفیق قدیمی" و یا "همکلاسی قدیمی" است.

خانواده‌ای به عنوان سرایدار به یک هتل در محلی دور افتاده که در تعطیلی زمستانی هست، می‌روند. در آنجا نیرویی شیطانی روی مرد تأثیر گذاشته و جنون خشونت وی را می‌گیرد. در حالی که پسرش به خاطر توانایی خاصی که دارد علائمی از اتفاقات وحشتناکی که قبلاً در هتل رخ داده را می‌بیند...

در فیلم «نابودگر ۲: روز رستاخیز» باری دیگر یک شکارچی از زمان آینده، برای شکار جان کارنر به زمان فعل می آید. از زمان هولوکاست اتمی سال ۱۹۹۷ توسط ماشین ها و علیه انسان ها، تنها یک مرد باقی مانده که می تواند در وضعیت بحرانی انسان ها تغییری به وجود آورد و او کسی نیست جز جان کارنر که در این فیلم یک نوجوان بیشتر نیست اما قرار است در آینده و پس از فاجعه مذکور، رهبری انسان های باقی مانده در برابر ماشین ها را عهده دار باشد.

سه مرد به اسمهای «جیمی» (شان پن) ، «شان» (کوین باکون) و «دیو» (تیم رابینز) از زمان کودکی در یک محله آرام در شهر بوستون بزرگ شده و با هم دوست بوده اند. اکنون بعد از مدت ها، با به قتل رسیدن دختر جیمی، سرنوشت دوباره آن ها را گرد هم میاورد. شان که یک کارآگاه پلیس است، مسئولیت تحقیق روی این قتل را بر عهده دارد. او شواهد و مدارک وحشتناکی در این باره پیدا می کند و ...

« جیمز باند » ( كانرى ) براى تحقیق درباره‏ى قتل یكى از مأموران سازمان جاسوسى انگلستان به جاماییكا فرستاده مى‏ شود. در آن جا متوجه دخالت « دكتر نو » ( وایزمن ) مرد متنفذ و مرموز منطقه در این جریان و ارتباط او با سازمان تبهكارى بین‏ المللى « اسپكتر » مى‏ شود...

دختری جوان در شهر کوچک آلاسکا کشته می‌شود و یک کارآگاه از شهری دیگر برای بررسی این قتل به آلاسکا می‌آید. کارآگاه ویل دورمر با بازی پاچینو زمانی که سعی دارد که مظنون را دستگیر کند به صورت تصادفی به همکارش شلیک می‌کند. او به جای این که این اتفاق را تایید کند، عذری می‌تراشد و می‌گوید جای دیگری بوده است. اما طفره رفتن از تایید این قتل عذاب وجدان و احساس گناه او را برای کشته شدن همکارش بیشتر می‌کند. او حالا نه تنها باید معمای قتل را حل کند بلکه باید با عذاب وجدانش کنار بیاید و با تهدیدات کسی که ناظر قتل بوده است هم مقابله کند. الی بر با بازی هیلاری سوانک هم کارآگاه محلی است که تحقیق برای پیدا کردن قاتل همکارشان را پی گرفته است. کسی که ویل دومر باید از چنگ او هم خلاصی یابد.

وبن یکی از یاران اوشن است که می‌خواهد بزرگترین کازینو لاس وگاس را تاسیس کند ولی باید با شخصی خودخواه به نام ویلی بنکس(آلپاچینو) شریک شود.ویلی بنکس با کلاهبرداری تمام کازینو را به اختیار خود در می‌آورد و در این حین روبن دچار سکته قلبی شده و خانه نشین میشود.۱۳ بار اوشن دور هم جمع می‌شوند تا کازینو را از چنگ ویلی بنکس درآورند…