شاهزاده‌ای به نام ناوین توسط جادوگری معروف به مرد سایه‌ای به قورباغه تبدیل می‌شود و برای رهایی از این جادو باید توسط شاهزاده خانمی بوسیده شود. شاهزاده به اشتباه دختر پیشخدمتی به نام تیانا را به منظور شکستن طلسم به جای یک شاهزاده خانم می‌بوسد. طلسم کار نمی‌کند و تیانا نیز به یک قورباغه تبدیل می‌شود. شاهزاده برای پیدا کردن شاهزاده خانم به سفری خطرناک و هیجان انگیز ره سپار می‌شود و در مسیر به دلیل اینکه به شکل قورباغه است ماجراهای متنوعی را تجربه می‌کند و پس از طی مسیری طولانی و طاقت فرسا پرنس شاهزاده خانم مورد علاقه خود را پیدا می‌کند، اما آیا شاهزاده خانم بوسیدن قورباغه‌ای زشت را قبول خواهد کرد؟

در این فیلم که روایت متفاوتی از داستان مرد عنکبوتی است، «پیتر پارکر» (اندرو گارفیلد) مدارکی را به‌دست می‌آورد که ممکن است به کمک آن‌ها بتواند دریابد که پدر و مادرش چگونه در زمان کودکی او ناپدید شده‌اند. او در همین راه با دکتر «کرت کانرز»، که شریک سابق پدرش بوده،‌ آشنا می‌شود...

بروس بنر، یک محقق ژنتیک با گذشته‌ای غم انگیز، بخاطر یک بیماری هر موقع که خشمگین میشود به غول سبز بزرگ خشمگین تبدیل میشود.

چهار ملت هر کدام با یک نشانه با سرنوشتی مشترک. ملت‌های آب، خاک، باد و آتش. حدود صد سال پیش(با توجه به زمان فیلم) مردم در خوشی زندگی میکردند و همه چی بر وفق مراد بود. و قهرمانان و افرادی وجود داشتن که هر چهار عنصر رو کنترل میکردند و از ارواح برای ثبات دنیا کمک میگرفتند تا اینکه آواتار ناپدید میشود اکنون جنگ بین ملت‌ها به مرحله سختی کشیده شده است. ملت آتش برای قدرت‌نمایی و تسلط بر همه‌ی ملت‌ها و شهرها و.. دست به کارهای وحشتناکی میزند و بعد قهرمانانی ظهور میکنند که تقدیرشان تغییر سرنوشت این جنگ است و اما آواتار برمیگردد ولی آواتار هر چهار عنصر را آموزش ندیده و فقط به یک عنصر باد دسترسی دارد و با دوستانش به دنبال آموزش عناصر چهارگانه میرود.