اِلا دختر زیبایی است که به تازگی مادر خود را از دست داده است و حال باید نامادری پلید و دو دختر عجیبش را در کنار خود بپذیرد. دیری نمیگذرد که پدر اِلا نیز از دنیا میرود و او بیش از پیش مورد ظلم نامادری و دو خواهرخواندهاش قرار میگیرد. سیندرلا که پژمرده و آسیبپذیر شده، در جنگل با مرد غریبهای آشنا میشود که مسیر زندگیاش را به طور کامل دستخوش تغییر مینماید…
علاءالدین در حال سازگار ساختن خودش با یک زندگی جدید و اشرافی است. در قصر فشار بر روی او برای ازدواج با پرنسس یاسمن زیاد است. بعلاوه پس از آن یاگو (طوطی جعفر) در برابر او ظاهر میشود و درخواست کمک میکند ولی هیچکس از دیدن او خوشحال نمیشود. اما با بازگشت جینی از سفرش به دور دنیا اوضاع شروع به بهتر شدن میکند. در این حین راهزنی سبکمغز به نام ابیس مال چراغ سیاه جعفر را مییابد. با استفاده از ابیس مال جعفر راه را برای بازگشت به آگربا با فکر انتقام از علاءالدین و دوستانش فراهم میکند…
برای نجات پادشاهی خود از ارتش مردگان، گروهی از جنگجویان باید در سرزمینهای ممنوعه سفر کنند و با جانورانی ترسناک که فرمانروایی تاریک را خانه خود مینامند مبارزه کنند.