یک گانگستر یهودی پس از سی سال به قسمت شرقی شهر منهتن برمی‌گردد تا با خاطرات و تلخی‌های دوران گذشته‌ی خود روبرو شود.

گروهى از سیاستمداران نابکار، روستایى ساده‏ لوحی به نام «جفرسن اسمیت» را انتخاب می‏کنند تا جاى سناتورى را که به تازگى درگذشته است بگیرد...

«تامی» پس از گرفتن عفو مشروط، از زندان آزاد شده و پیش خانواده‌اش برمی‌گردد. او متوجه می‌شود که اهالی آن منطقه مجبور به ترک زمین و خانه‌هایشان شده‌اند و خانواده‌ی خودش نیز، آماده‌ی سفر به کالیفرنیا برای کار و ادامه زندگی است.

«جف کاستلو» ( آلن دلون )، آدم کش حرفه ای و تنهایی است که روزی در حین انجام قراردادی، زن پیانیستی ( کتی رزیه ) او را می بیند. قانون آدم کش ها حکم می کند که شاهد را نیز بکشند، اما...

«میشل پوآكار» ( بلموندو )، مردى جوان، بى‏ قید و بند و بیكار، روزى پلیسى را مى‏ كشد. سپس در پاریس با « پاتریشا فرانچینى » ( سیبرگ )، مهاجر آمریكایى آشنا مى‏ شود. میشل به پاتریشا پیشنهاد مى‏ كند كه با هم به ایتالیا فرار كنند. اما...

یک بچه آهو به همراه مادر خویش و در تعامل و رویارویی با انسان‌هاست که به مرگ مادر وی توسط شکارچیان، و افزونی دایره تجربیات او در زندگی می‌انجامد. در طول داستان بامبی با بسیاری از حیوانات جنگل دوست می‌شود و مهارت‌های لازم جهت زندگی در جنگل و زنده ماندن را به زودی یاد می‌گیرد. با ورود شکارچیان به جنگل، بامبی باید رهبری آهوان جنگل را به عهده بگیرد و از آنها مراقبت کند…