بیکر دیل ، ناخدای یک قایق ماهیگیری به نام سرنتی است که در یکی از سفرهایش به یک جزیره آرام و گرمسیر به نام پلیموث هدایت می‌شود. زندگی آرام او وقتی خراب می‌شود که در این شرایط درخواست مستاصل کننده‌ای را از کارن ، همسر سابقش دریافت می‌کند. کارن در نامه به دیل التماس می‌کند تا او و پسر کوچکشان را از شر شوهر جدید و جنایتکارش نجات دهد. کارن از دیل می‌خواهد تا شوهر جدیدش را به بهانه ماهیگیری به دریا ببرد و او را از قایق به پایین پرت کند تا خوراک کوسه‌ها شود.