«فرانک لوکاس» (واشینگتن) راننده و محافظ یکی از رؤسای تشکیلات تبهکاری است که پس از مرگ رئیسش خیلی زود موقعیت خود را به عنوان وارد کننده ی درجه ی یک مواد مخدر در هارلم نیویورک تثبیت می کند. «ریچی رابرتس» (کرو) نیز پلیس درستکاری است که رهبری گروه ضربت مبارزه با مواد مخدر را به عهده دارد و می کوشد تا جلوی فعالیت های تشکیلات «لوکاس» را بگیرد...

«ویلیام تاچر» (لجر)، ملازم یک شوالیه ی قرن چهاردهمی، به طور اتفاقی جایگزین ارباب فقیرش می شود و به جای او در مسابقات نیزه بازی روی اسب شرکت می کند. «تاچر» در مسابقه برنده می شود و تصمیم می گیرد کار جدیدش را ادامه دهد...

یک برادر و خواهر در حین رانندگی از دانشگاه به خانه از طریق یک طبیعت دور افتاده با موجودی گوشتخوار در میانه سرخوشی غذا خوردن تشریفاتی‌اش روبرو می‌شوند.