اندی پسر بچه‌ای شش ساله است که اسباب بازی‌هایش را خیلی دوست دارد. اما دانستن این موضوع که اسباب بازی‌ها زنده می‌شوند کمی عجیب به‌نظر می‌رسد.وودی، گاو چرانی قدیمی و اسباب بازی مورد علاقهٔ اندی، رهبر تمامی اسباب بازی‌ها در اتاق اندی است. دوستان وودی یک دایناسور، خوک، سگ و سیب زمینی هستند. اندی در جشن تولدش، تکاوری فضایی به نام باز لایت‌یر هدیه می‌گیرد و این اسباب بازی جدید جای وودی را تا حدی تنگ می‌کند. حس حسادت وودی منجر به چشم و هم‌چشمی می‌شود. طی بروز اتفاقاتی وودی و باز سر از خانهٔ پسر همسایه، سید، در می‌آورند که از قضا این پسر عادت به شکنجه و خراب کردن اسباب بازی‌ها دارد. وودی و باز باید هر چه زودتر به خانهٔ اندی برگردند چون تا چند روز آینده خانوادهٔ اندی قصد اسباب کشی دارد…

سه سال از آغاز جنگ کلونها گذشته است و شوالی‌های «جدای»، «ابی وان کنوبی» و «آناکین اسکای واکر» به‌سختی جنگیده‌اند. «آنا کین» (کریستین) که به طور پنهانی با «سناتور پادمه» (ناتالی پورتمن) ازدواج کرده، از ترس از دست دادن او و تحت فشار «صدراعظم پالپاتاین» (مک دیرمید) و دوستی کنوبی (ایوان مک گریگور) تصمیم می‌گیرد به نیروی تاریکی بپیوندد...

دو موش به نام‌های خانوم بیانکا و برنارد برای نجات یک پسربچه‌ و یک عقاب طلایی از دست یک شکارچی بدذات به استرالیا سفر می‌کنند و…

دو دوست به استرلیا سفر می‌کنند و در آنجا یک کانگوروی شگفت انگیز را با خود به شهر می‌آورند که باعث تعجب مردم می‌شود و ...