ولدمورت قویتر شده و قدرتش در حال رشد است. در حال حاضر وزارت سحر و جادو و هاگوارتز در کنترل اوست. هری، رون و هرمیون تصمیم گرفتهاند کار دامبلدور را به پایان برسانند و بقیه جان پیچها را پیدا کنند تا ولدمورت را شکست بدهند. اما برای این سه نفر و بقیهٔ دنیای جادوگری امید کمی باقی مانده است.
ظهور لیکانها، حکایت از داستانی در قرون وسطی دارد که در آن دو دسته اشرافی خون آشامان و لیکانها با یکدیگر درگیر می شوند، یک مرد جوان از لیکانها بنام «لوشن» (شین) در مقابل رهبر قدرتمند خون آشامان به نام «ویکتور» (نایی) بپا می خیزد و او در این راه از عشق پنهانیش «سونجا» (میترا) که یکی از خون آشامان است یاری می طلبد اما...
لورانس تالبوت( بنیسیو دل تورو) که پس از وقایع دوران کودکیش و مرگ مادرش، مدت زیادی از خانواده و سرزمین مادری خود دور بوده ، پس از دریافت خبر ناپدید شدن برادرش توسط نامه نامزد او گوئن ( امیلی بلانت) ، که از او درخواست کرده به خانه بازگردد و در یافتن برادرش کمک کند ، این تصمیم را عملی می کند.امابه محض اینکه او به خانه آبا و اجدادیش باز می گردد، متوجه می شود که دهکده در خطر است و هر شب هنگامیکه ماه کامل می شود موجودی درنده مردم ده را به قتل می رساند …