فینی بلیک، پسر 13 ساله خجالتی اما باهوش، توسط یک قاتل سادیست ربوده می‌شود و در زیرزمینی عایق صدا گیر می‌افتد که جیغ زدن فایده چندانی ندارد. وقتی یک تلفن قطع‌شده روی دیوار شروع به زنگ زدن می‌کند، فینی متوجه می‌شود که می‌تواند صدای قربانیان قبلی قاتل را بشنود و آن‌ها تمام تلاش خود را می‌کنند که مطمئن شوند آنچه برای‌شان اتفاق افتاده برای فینی رخ نمی‌دهد.

«لورنزو» (پاتریک)، «مایکل» (پیت)، «جان» (الدارد) و «تامی»، چهار دوست نوجوان ساکن محله ی «هلز کیچن» نیویورک که به طور اتفاقی باعث آسیب دیدن یک پیرمرد شده اند، به دارالتأدیب فرستاده می شوند. نگهبانان دارالتأدیب، از جمله «شان نوکز» (بیکن) آنان را مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار می دهند. ۱۳ سال بعد آن ها فرصتی پیدا می کنند تا از این نگهبانان انتقام بگیرند...