ژاپن، قرن یازدهم. یک هیزمشکن (شیمورا)، یک راهب و یک مرد عامی، از باران به خرابههای دروازهی راشومون پناه میبرند و راهب داستان محاکمهای را که شاهد بوده با سه روایت تعریف میکند...
«نارنگیها» فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی زازا اوروشادزه محصول مشترک کشورهای استونی و گرجستان است که در سال ۲۰۱۳ ساخته شده است. این فیلم نامزد بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان گلدن گلاب ۲۰۱۵ است و به نزاعهای آبخازیا در سال ۱۹۹۲ را میپردازد. داستان فیلم در یکی از مناطق روستایی در آبخازیا (گرجستان) در بحبوحه جنگ آبخازیا (۹۳-۱۹۹۲) اتفاق می افتد ، جایی که کشاورزان استونیایی برای پرورش باغهای نارنگی سکنی گزیدهاند. با شروع جنگ اکثر استونیهای ساکن در منطقه به سرزمین خود بازگشتند اما دو نفر از آنان ، ایوو (لمبیت اولفاسک) و مارگوس (المو نوگانن) در روستا باقی ماندند تا نارنگیهای فصل را برداشت کنند اما در هنگامه برداشت محصول خود با تبادل آتش بین دو گروه کوچک از سربازان جنگ روبرو شدند. تنها دو نفر از سربازان زنده ماندند ، احمد (جیورگی ناکاشیدزه) که سرباز اجیر شده چچنی در طرف آبخازیاست و نیکو (میخائیل مخی) گرجستانی است. هر دو به شدت زخمی شدهاند اما دو کشاورز استونیایی از آنها مراقبت نموده و تا بهبود یافتن آنان از آن دو پرستاری می کنند... Awards:
چندین دانشآموز معمولی دبیرستانی روال روزانه خود را طی میکنند، در حالی که دو نفر دیگر برای چیزی شرورانهتر آماده میشوند.
کو و خواهر کوچکش یائه با استفاده از تعطیلات تابستانی خود، به دیدار پسر عموی خود در نوزاکی واقع در کنار دریا میروند. با این حال، روزی که آنها میرسند، طوفان برای اولین بار پس از چندین سال به شهر میرسد. در این هنگام پسر عمویشان به آنها میگوید: وقتی طوفان میآید، ارواح کسانی که در دریا جان باخته اند... باز میگردند.