حیواناتی که از باغوحش بیرون آمده بودند حالا در تلاش برای بازگشت دوباره به نیویورک هستند، اما به طور اتفاقی سر از آفریقا در میآورند. جایی که الکس با خانواده خود ملاقات میکند و این شروع اتفاقات جالبی است که برای آنها در ادامه داستان رخ میدهد…
سال 1922. «نیک کاراوی» (واترستن) غرب میانه را ترک می کند و در منطقه ی اگ غربی لانگ آیلند مستقر می شود. در این جا مجذوب یکی از همسایه ها می شود: «جی گتسبی» (ردفورد) مرد مرموزی که مهمانی های باشکوهی در خانه ی اعیانی خود می گیرد و دل باخته ی زنی به نام «دیزی» (فارو) است.