«ادوارد لوییس» ، سرمایه دار نیویورکی، به خیابان گردی به نام «ویوین وارد» پیشنهاد می کند که در ازای دریافت پول به عنوان راهنما و هم راه، چند وقتی را در اختیار او باشد.

«مارگارت تیت» دستیار جوانش را مجبور به ازدواج با خودش می کند، تا از باطل شدن ویزایش در امریکا جلوگیری کند و به کانادا دیپورت نشود.