دو مرد زندانی عهد می بندند که پس از چند سال، از طریق رفتار مناسب با عرف، به آرامش و رهایی نهایی دست یابند.
داستان فیلم مربوط به دکتر روانشناسی است که با استفاده از علم روانشناسی میتواند محیط اطراف خود و انسانهای آن را تحت تأثیر قرار دهد و خیلی راحت بر آنها مسلط شود. کم تر کسی میتوانست جلوی او طاقت بیاورد وی علی رغم کارهایش فردی آزادی خواه بود و میخواست مانند بقیه انسانها زندگی کند ولی پلیس مسئله را بسیار خطرناک دانسته بود و سعی میکرد وی را در زندانهای امنیتی نگهداری کند . وی به خون خواری نیز معروف شده و در مواردی به کندن پوست صورت، جویدن گردن و رگهای قربانی نیز دست میزد.
«سی.سی. بکستر» یک کارمند ساده است که در شرکت بیمه کار میکند. او برای بهتر شدن شرایط کاری و پیشرفت در آن، آپارتمان خود را در اختیار رؤسای بخشهای مختلف شرکت میگذارد تا آنها با معشوقههایشان، ساعاتی را در آنجا مشغول باشند.
جنگ جهانى دوم. امریکایى ماجراجویى به نام «ریچارد بلین»، معروف به «ریک» (بوگارت) کافه اى را اداره میکند. با ورود عشق قدیمى، «ایلزا» (برگمن)، همراه با شوهرش، «ویکتور لاسلو» که از رهبران نهضت مقاومت است، خاطرات عشقى نافرجام براى «ریک» زنده میشوند و ... ...
«آنتونیو سالیری» معتقد است که موسیقی موتزارت آوایی الهی است. آو آرزو می کرد همچون موتزارت یک موسیقیدان حرفه ای بود تا می توانست با نوشتن آهنگ، خدا را پرستش کند. اما او نمی تواند درک کند که چرا خدا به چنین موجود مبتذلی این استعداد را عطا کرده تا نماینده ی او باشد. حسادت سالیری به دشمنی با خدایی می انجامد که بزرگی اش را با دادن چنان استعدادی به موتزارت به اثبات رسانده بود. سالیری خود را برای گرفتن انتقام آماده می کند...
بروس وین که در کودکی شاهد قتل پدر و مادرش بوده و نمی تواند این خاطرات تلخ را از ذهنش پاک کند همچون آواره ای از یک نقطه به نقطه دیگر جهان سفر کرده و با تبهکاران مبارزه می کند . او در نقطه ای از آسیا با فردی مرموز به اسم هنری دوکارد آشنا می شود که به او پیشنهاد می کند با انجام تمرینات سخت فیزیکی به عضویت انجمن سایه ها به رهبری “راس ال گول” درآید . بروس می پذیرد و تمرینات دشوار را با موفقیت پشت سر می گذارد اما زمانیکه انجمن از او می خواهد فرد بیگناهی را بقتل برسانتد قبول نکرده و به زادگاه خود شهر گاتهام بر می گردد تا …
«ویلیام پریش» (هاپکینز) مردی است بسیار ثروتمند و ذی نفوذ که یک امپراتوری چند رسانه ای جهانی را سرپرستی می کند. او یک شب علایم سکته ی قلبی را در خود احساس می کند و مردی اسرارآمیز و بیگانه به نام «جو بلک» (پیت)، که در اصل ملک الموت است، به دیدار او می آید...