اندی پسر بچهای شش ساله است که اسباب بازیهایش را خیلی دوست دارد. اما دانستن این موضوع که اسباب بازیها زنده میشوند کمی عجیب بهنظر میرسد.وودی، گاو چرانی قدیمی و اسباب بازی مورد علاقهٔ اندی، رهبر تمامی اسباب بازیها در اتاق اندی است. دوستان وودی یک دایناسور، خوک، سگ و سیب زمینی هستند. اندی در جشن تولدش، تکاوری فضایی به نام باز لایتیر هدیه میگیرد و این اسباب بازی جدید جای وودی را تا حدی تنگ میکند. حس حسادت وودی منجر به چشم و همچشمی میشود. طی بروز اتفاقاتی وودی و باز سر از خانهٔ پسر همسایه، سید، در میآورند که از قضا این پسر عادت به شکنجه و خراب کردن اسباب بازیها دارد. وودی و باز باید هر چه زودتر به خانهٔ اندی برگردند چون تا چند روز آینده خانوادهٔ اندی قصد اسباب کشی دارد…
این فیلم داستان چند رابطه عاشقانه را بطور همزمان به تصویر می کشد...
خانم «ابی ریتچر» (کاترین هیگل) یک عاشق دلخسته و تهیه کننده برنامه های تلویزیونی است که زمان بسیاری را در زندگی صرف پیدا کردن جفت مورد نظر خود کرده است اما با تمام ناامیدی هنوز تنهاست و هنگامیکه توسط رئیسان خود مجبور به همکاری با یک مجری مشهور بنام «مایک» (جرالد باتر ) آشنا می شود...