هنگامی که یک دختر انگلیسی لوس که در قرن نوزدهم در هند زندگی میکند، هر دو والدین خود را در یک همهگیری وبا از دست میدهد، او به انگلستان بازگردانده می شود تا در یک عمارت روستایی زندگی کند. ارباب پیرمرد عجیبی است - نحیف و بد شکل، بسیار مهربان اما خیلی غمگین. او آرزو دارد آنچه را که باعث غم و اندوه او شده است کشف کند و شادی را به خانواده بازگرداند. همه اینها باید ربطی به فریادها و نالههایی داشته باشد که شبها در خانه طنینانداز میشود و کسی نمیخواهد در مورد آن صحبت کند.
جواهر خانم رد دزدیده میشود. او از شرلوک هولمز درخواست کمک میکند و شرلوک هم برای حل کردن پرونده از دستیارش جری میخواهد با تام، گربهی خانم رد همکاری کند…
تام و جری که در کنار یک دختر جوان به نام آتنا زندگی می کنند یک تخم عجیب پیدا می کنند که از آن یک بچه اژدها متولد می شود. اما این بچه اژدها به دست یک جادوگر شرور و خبیث می افتد و…