زن و شوهری ایرانی با ماشین به اطراف یک منطقه‌ی کوهستانی دور افتاده می‌روند تا کیسه‌های پول را بین روستائیان فقیر آنجا پخش کنند اما در قبال این کار آنها درخواست‌های غیر معمول از مردمان آنجا دارند...

داستان چند جوان است که در یک قرار اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و به دنبال یک شوخی و شرط‌بندی در مسیری پیچیده و دلهره‌آور می‌افتند، مسیری که درک جدیدی از زندگی و اجتماع را برای هرکدامشان رقم می‌زند.

این فیلم نگاهی به اوایل جنگ و اعزام نیروهای جوان به جبهه دارد. ننه گیلانه به همراه پسر و دختر جوانش در کوران جنگ و در بمباران‌های تهران، زندگی دشواری را می‌گذرانند.

فرشته و رؤیا دو دوست قدیمی اند. رؤیا از خانواده پولداری است. فرشته برای رسیدن به هدفش، ادامه درس در دانشگاه و کمک به خانواده، تن به ازدواجی ناخواسته با احمد می‌دهد. حسن جوانی ناآرام است که همه جا در پی آزار فرشته است. فرشته به اصفهان نزد خانواده اش می‌رود اما آنجا نیز از مزاحمت‌های حسن در امان نیست. در جریان تعقیب و گریز، بر اثر تصادف سبب زخمی شدن کودکی می‌شود. حسن به ۱۳ سال زندان محکوم می‌شود. پس از آزادی، حسن برای گرفتن انتقام از فرشته با احمد درگیر می‌شود و او را با ضربات چاقو زخمی می کتد. احمد در این راه جان می‌بازد و دو دوست، فرشته و رؤیا یکدیگر را بازمی یابند.