زمانی که یک مربی باشگاه در یک باشگاه دانهدرشتان دهلی به قتل میرسد، یک بازپرس حیلهگر رازهای کثیف اعضای فوقثروتمند باشگاه را برای یافتن قاتل افشا میکند.
وقتی آقای هریگان فوت میکند، نوجوانی که با او دوست شده بود و کارهای عجیب و غریبی برای او انجام میداد، تلفن هوشمند آقای هریگان را پیش از دفن در جیب وی میگذارد و وقتی جوان تنها پیامی برای دوست مرحوم خود میگذارد، از دریافت پیامک برگشتی شوکه میشود.
جوجه ای است با موجودات فضایی برخورد میکند ولی چون مدرکی برای اثبات حرف خود ندارد تحقیر شده و مورد تمسخر اهالی شهر قرار میگیرد. سرانجام موقعیتی پیش میآید که قهرمان کوچولو درستی ادعاهای خودش را اثبات کند. موجودات فضایی واقعا در خیال حمله به زمین هستند و باید سیاره را نجات داد…
در حالی که زن و شوهری به سفری میروند تا راه خود را برای بازگشت به یکدیگر پیدا کنند، یک هنرمند نمایش فرعی و همراهان مرموزش از جنگل بیرون میآیند، آنها را وحشتزده کرده و در آخر در مهلکهای از وحشت روانی و طنز بزن بکوبی تحقیرآمیز به دام میاندازند.