جنگ جهانی دوم، سال ۱۹۴۴. «سرگرد رایسمن» (ماروین)، افسر امریکایی مستقر در انگلستان، مأموریت می گیرد که با استفاده از دوازده سرباز محکوم (به دلیل قتل، تجاوز یا دزدی)، قصری در فرانسه ی اشغال شده (محل گرد آمدن تعدادی از امرای ارتش آلمان) را منفجر کند.

در سال ۱۹۸۴ زیردریایی اتمی شوروی موسوم به «اکتبر سرخ» به آب انداخته می شود. فرمانده زیردریایی، «ناخدا مارکو رامیوس» (کانری)، پس از کشتن افسر امنیتی زیردریایی، با هم یاری افسران ناراضی، موفق می شود از ناوگان دریایی شوروی بگریزد. و حالا سؤال اصلی این است که هدف «رامیوس» از این کار چیست؟

«ایریس» عاشق مردی شده که قصد ازدواج با زن دیگری را دارد. در این بین٬ «آماندا» فهمیده است که مردی که با او زندگی می کند نسبت به او بی تفاوت شده است. این دو زن که تا حالا هیچوقت همدیگر را ندیده بودند و ۶ هزار مایل با هم فاصله داشتند٬ همدیگر را پیدا می کنند و ...