«مارتی مک فلای» که به تازگی از گذشته برگشته دوباره توسط «دکتر امت» به اینده فرستاده میشود تا از به زندان افتادن پسرش در اینده جلوگیری کند اما متاسفانه اوضاع خراب تر میشود...

«هالى» ( هپبرن ) در آپارتمانى در شرق منهتن با گربه‏ اى كه نامى ندارد زندگى مى‏ كند. روزى نویسنده‏ اى به نام «پل» ( پپارد ) كه در همان آپارتمان زندگى مى‏ كند و مورد حمایت مالى زنى مسن‏‌تر ( نیل ) قرار دارد، وارد زندگى «هالى» مى‏ شود...

آنورا، یک کارگر جنسی جوان از بروکلین، زمانی که با پسر یک الیگارش آشنا می‌شود و بی‌معطلی با او ازدواج می‌کند، فرصتی در یک داستان سیندرلایی پیدا می‌کند. وقتی خبر به روسیه می‌رسد، افسانه‌اش با تهدید مواجه می‌شود زیرا والدین برای باطل کردن ازدواج راهی نیویورک می‌شوند.